عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری، یلدای خوشی را برایتان آرزو می کنم
شب یلدای من آغاز شد
نه سرخی انار نه لبخند پسته نه شیرینی هندوانه
بی تو یلدا زجر آور ترین شب دنیاست
بی من یلدایت مبارک
یلداست ، بگذاریم هر چه تاریکی هست
هرچه سرما و خستگی هست تا سحر از وجودمان رخت بربندد
امشب بیداری را پاس داریم تا فردایی روشن راهی دراز باقیست . . .
شب یلدا مبارک
چه سخاوتمند است پاییز
که شکوه بلندترین شبش را
عاشقانه پیشکش تولد زمستان کرد
زمستانتان سفید و سلامت ..
یلدا مبارک
پاییز ثانیه ثانیه می گذرد، یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه
تمام برگ های رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد.
عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری
یلدای خوشی را برایتان آرزو می کنم . . .
رویت به سرخی انار شبت به شیرینی هندوونه
خنده ات مثه پسته و عمرت به بلندی یلدا . . .
شب یلدا ز راه آمـــــــــــد دوبـــــــــاره /
بگیر ای دوست! از غمهـــــــا کناره
شب شادی وشـــور و مهربانی است /
زمـــــــان همدلی و همزبانی است
هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم کنار هم بنشیینیم و بگذاریم که دوستی ها سدی باشند در برابر تاریکی ها...یلدایتان رویایی…روزهایتان پر فروغ، شبهایتان ستاره باران . . .
روی گلتون به سرخی انار،شبتون به شیرینی هندوانه،خنده هاتون مثل پسته،و عمرتون به بلندی یلدا**شب یلدا مبارک**
تنها چند دقیقه ناقابل مى تواند از یک شب عادى ، شب یلدا بسازد
ولى با هم بودن است که آن را نیک نام کرده و در تاریخ ماندگار شده است . . .
اگر میم مشکلات را برداریم زندگی شیرین میشه
برایت هزاران یلدای شکلاتی آرزو دارم
عمرتان طولانی ، قلبتان آفتابی !
دوستان عزیزم تو پاییزی که گذشت.
اگه دلتون رو شکوندم
اگه حرفی زدم
اگه برخورد بدی کردم اگه اذیتتون کردم
بسیار کار خوبی کردم ! میخواستم بگم تو فصل جدید هم برنامه همینه :))
باور به نور و روشنایی است که شام تیره از دل شب یلدا
جشن مهر و روشنایی به ما هدیه می دهد
یلداتون مبارک
بیا ماه من و یلدای من باش
شب بارانیه دی ماه من باش
بیا زیباترین مجنون این شب
یه عمری با من و لیلای من باش . . .
اندوهت را به برگها بسپار!
واپسین روزهای پاییزت بخیر، دوست چهارفصل من!
یلدایت پر از مهربانی
شب یلدا شب بزم و سرور است / شبی طولانی و غمها بدور است
شباهنگام تا وقت سحرگاه / بساط خنده و شادی چه جوراست
یلدا مبارک
یـــه پایـــیزه دیگم از رفـــاقـــتمون گذشــــت
یــــلدات مبــــارک رفــــیق !
” یلدا ”
چه ذوقی دارم
که حتی یک دقیقه بیشتر
در خواب منی !
یلدایت مبارک
با تو من عزیز عشقم دیگه هیچ غمی ندارم
واسه ی همیشه ی عمر،عاشقونه دل میذارم
با تو یلدا پره عشقه،عشقی از جنس عزیزش
که نمیتونه بگیره کسی از دل،عشق پاکش . . .
بعد از تو عاشقِ یلدا شدن کار سختی نیست
بی تو هر شب زمستان و هر شب پر از سرماست
و نبودنِ تو عجیب شبیهِ بودنهایِ ماست
پناه میدهم به تو که این شب یلدا تنهایی
خودم هزار شبِ یلدا تنها بوده ام
فرخنده باد این شبِ دیماه
به صد یلدا الهی زنده باشی / انار وسیب وانگورخورده باشی/اگریلدای دیگرمن نباشم/ تو باشی وتو باشی وتو باشی**پیشاپیش یلدات مبارک**
امشب، میوه سربسته حرف هایمان را روبه روى هم مى گذاریم
تا طعم شیرین دوستى را به کام زمستانى روزگار بچشانیم . . .
چل بار بگو:
چل تا چل رو چل بار چلوندم
و برای چا تا چل بفرست
تا شب چله یه خبر چل کننده چلت کنه
شب چله مبارک
از غم به جان آمد دلم درمان ندارد
شام غریبان را سحر امکان ندارد
امشب شب مهتاب و یلدا با هم آمد
تکرار تلخ ماجرا پایان ندارد
ازین شربت یکی پیمونه بردار / اناری آتشین دردونه بردار
درین یلدا تو شیرین کن لبانت / بیا قاچی ازین هندونه بردار
یلدای همتون مبارک
ای لعل لبت به دلنوازی مشهور
وی روی خوشت به ترک تازی مشغول
بی زلف تو قصه ای است ما را مشکل
همچون شب یلدا به درازی مشهور
آخر پاییز شد ، همه دم می زنند از شمردن جوجه ها !!
بشمار ، تعداد دل هایی را که به دست آوردی
بشمار ،تعداد لبخند هایی که بر لب دوستانت نشاندی
بشمار ، تعداد اشک هایی که از سر شوق و غم ریختی
فصل زردی بود ، تو چقدر سبز بودی ؟
جوجه ها را بعدا با هم میشماریم .
آری امشب شب یلدا است...شب فال...شب عشق...شب هندوانه...وشب آزادی وشب رهایی...چیزی به یادم نمی آید،جز اینکه،امشب شب تنهایی من است...یلدایت مبارک
شب یلدا عزیزه هندوانه
اگرچه ترش و لیزه هندوانه !
بهایش را چو پرسیدم ز یارو
بگفتا هیس ! جیزّه هندوانه !
رفتم شب یلدا به سراغ حافظ / تا حال مرا کند برایم محرز
گفتم که شود بهتر از این احوالم ؟ / دیوان به زبان آمد و گفتا هرگز !
درنای خشک مرثیه خوان نمانده است / طفلی برای زینت کبری نمانده است
باید به جای حافظ و سعدی لهوف خواند / دیگر برای ما شب یلدا نمانده است . . .
یا حسین
سلام ای دیر آشنای لوند دوران
ای دخترک باز مانده قرون و اعصار
ای بهانه بیداری ادب رنجور ایران
امشب ایران محفل اش هست باتو بیدار . . .
مهر رخشا نکوترین چهر است / شب یلدا تولد مهر است
این همایون شب خیال انگیز / هست درآخرین شب پاییز
بیخ وبن در حماسه گستردست / در نهادش حماسه پرور دست
لفظ یلدا اگر چه سریانیست / شب مهرآفرین ایرانی ست . . .
سهم من از شب یلدا شاید…قصه ای از غصه و انار سرخی که پر از دلتنگی ست،غم هایم بلند همانند شب یلداست
کاش می شد
برای ِ یک شب هم که شده
هندوانه باشم
همان قسمتش که سهم ِ توست !
یلدا مبارک
گر سهم من از تو تنها یک شب است
یلدا شبی بیا
بگذار این کوتاهترین داشتن در بلندترین شب باشد …
نمی دونم امشب کجایی ؟
سرخی هندونه هاتو با کی تقسیم میکنی ؟
فال حافظ رو به نیت کی میگیری ؟
ولی میدونم که تو یلدای دل من کنار منی . .
درنای خشک مرثیه خوان نمانده است / طفلی برای زینت کبری نمانده است/باید به جای حافظ و سعدی لهوف خواند / دیگر برای ما شب یلدا نمانده است . . .یا حسین
یه لقمه نون ، یه کاسه ماست ، رفاقتِ بی کم و کاست
یه عشق پاک ، یه حرف راست ، هرچی محبت و وفاست
تو ذات ما آقا هاست !
پیشاپیش یلدات مبارک
لبی سرد و دلی افسرده داریم / به سر افکار تیپا خورده داریم/ رسد پایان پاییز و از آغاز / هزاران جوجه ی نشمرده داریم !
مهم نیست هندونه ی شب یلدات شیرین نباشه،یا انارات ترش از آب دراد،یا کدو تنبلی که بار میذاری بیمزه بشه،یا چند تا ازگردوهایی که می شکونی پوک باشه،مهم اینه که کسی داری که یلدا رو بهت تبریک بگه...
تو خوشگلترین، خوشتیپ ترین و با کلاس ترین آدم روی زمین هستی،اینم هندونه شب یلدات! بذار تو یخچال تا خنک بشه!
نه سرخی انار نه لبخند پسته نه شیرینی هندوانه
بی تو یلدا زجر آور ترین شب دنیاست
بی من یلدایت مبارک
هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم کنار هم بنشیینیم
و بگذاریم که دوستی ها سدی باشند در برابر تاریکی ها
یلدایتان رویایی…روزهایتان پر فروغ، شبهایتان ستاره باران . . .
یلدا شب پیوند دل و خاطره است
دیدار من و برف لب پنجره است
یلدا شب هندوانه و فال و غزل
کار دل من بی تو ولی یکسره است . .
یلداست ، بگذاریم هر چه تاریکی هست
هرچه سرما و خستگی هست تا سحر از وجودمان رخت بربندد
امشب بیداری را پاس داریم تا فردایی روشن راهی دراز باقیست . . .
شب یلدا مبارک
یلداست ، بگذاریم هر چه تاریکی هست
هرچه سرما و خستگی هست تا سحر از وجودمان رخت بربندد
امشب بیداری را پاس داریم تا فردایی روشن راهی دراز باقیست . . .
یلدا مبارک
لبی سرد و دلی افسرده داریم / به سر افکار تیپا خورده داریم
رسد پایان پاییز و از آغاز / هزاران جوجه ی نشمرده داریم !
کاش میشد شب یلدا به کنارت باشم
مرهم وشمع و چراغ شب تارت باشم
.کاش میشدکه بلندای شب یلدا را
به بقیع آیم تا صبح به کنارت باشم.
شبای چله، کرسی و پتوی چل تیکه، انار سرخ و چل گیس عاشق،شبای یلدا، آدمای تنها، بخاریای آهنی و غصه ی فردا، قصه های کوتاه و سوز و سرما
فردا روز بزرگیه روزی که منتظرش بودی چشم همه به توه،خیلی روت حساب کردم فردا شمرده میشی جوجه !
مهم نیست هندونه ی شب یلدات شیرین نباشه
یا انارات ترش از آب دراد
یا کدو تنبلی که بار میذاری بیمزه بشه
یا چند تا از گردوهایی که می شکونی پوک باشه
مهم اینه که کسی داری که یلدا رو بهت تبریک بگه
میان همهمه برگ های خشک پاییز فقط تو ماندی که هنوز از بهار لبریزی
روزهای آخر پاییزت پر از خش خش آرزوهای قشنگ !
پیشاپیش یلدا مبارک
یه جای اینکه رز یا پونه باشیم / برای هم بیا گلخونه باشیم
نکن تلخی به یمن جشن یلدا / برای هم بیا هندونه باشیم . . .
شب هجرانت ای دلبر، شب یلدا است پنداری
رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری
یلدا مبارک
سلام ای دیر آشنای لوند دوران
ای دخترک باز مانده قرون و اعصار
ای بهانه بیداری ادب رنجور ایران
امشب ایران محفل اش هست باتو بیدار . .
دقت کردین ؟ هیجانی که در سفید دراومدن هندونه کیلویی ۲۵۰۰تومنی هست
در قرمز در اومدن هندونه ۳تا ۱۰۰تومنی نیست !
شب یلدا و وصف بی مثالش
خداوندا مخواه ، هرگز زوالش
شب یلدا فراتر از همه شب
نبینم هیچ کس افتاده در تب
شب یلدا زحزن و غم مبراست
شب یلدا مبارک
شب یلداست؛
شبى که در آن انار محبت دانه مى شود
و سرخى عشق و عاطفه ، نثار کاسه هاى لبریز از شوق ما
شبى که داغى نگاه هاى زیباى بزرگ ترها
در چشمان کودکان اوج مى گیرد و بالا مى رود . . .
شده یلدا مقارن با محرم / نمی دانم بخندم یا بگریم
مبارک، تسلیت عید و عزاتان / پس از شادی بخور یک ذره هم غم . . .
شعرشب یلدا
شب یلدا ، شب یلدا ، عطر پیرهن تو داره
شب یلدا ، شب یلدا ، تو رو یاد من می یاره
واسه ی نشستن غم ، روی قلب پاره پارم
عطر پیرهن تو رو بس ، یاد اسمون تارم . . .
شما را گر شب یلدا بلنده / مرا لیست طلبکارا بلنده
از اول شانس و اقبالم کج افتاد / زمانه ناقلا با من لج افتاد
اگرچه بخت من چون شام تاره / در اون بالا ندارم یک ستاره
ولی هندونه ام در شام یلدا / سفیدیش بود چون شیر گاوا
انارم ترش و گردوهام پوچه / و چشمان زنم
شب یلدا شد و رفتی و از غم خوانده ام
از این هجرت به آن شب گیسوان افشانده ام
گذشت اما هزاران شب از آن هجران و من
اسیر آن شب یلدای جانسوز مانده ام
فریاد کشیده هر دو جیبم جانسوز
با دیدن نرخ هندوانه دیروز
یلدا تو کمی دیرتر امسال بیا
یارانه برای تو ندادند هنوز !
چنین با شور و نغمه – شعر و دستان
خرامان می رســــــد از ره زمستان
شمردم مــــن ز چلّــــــــه تا به نـــوروز
نمانده هیچ؛ جز هشتاد و نه روز !
کنـــــون معکــــــــــوس بشمارید یاران
که در راه است فصــــــــل نوبهاران . . .